داستان سریال درباره یک افسر پلیس ایرلند شمالی بنام "تام برانیک" است که یک یادداشت خودکشی را با یک پرونده قدیمی که برایش اهمیت شخصی زیادی دارد مرتبط می کند و ...

پس از ناپدید شدن مردی در شهر، کارآگاه بروم پرونده را به دست می گیرد به امید اینکه گذشته تکرار نشود اما او نمی داند که تحقیقاتش قرار است زندگی همه را زیر و رو کند و ...

در ماه فوریه سال 1975، در ایرلند شمالی، Alistair Little، عضو هفتاد و هفت ساله عضو سازمان UVF، جیمی گریفین، کاتولیک را در خانه خود در لورگان در مقابل برادر کوچکترش جو گریفین، کشته است.

در این قسمت از داستان، ماجراهای «بیلبو باگینز»، «تورین اوآکنشیلد» و گروه دوارف بازگو می شود. آنها همگی با هم متحد می شوند تا سرزمین خود را از اسماگ اژدها پس بگیرند. ارتشی که آنها تشکیل می دهند، ارتشی قدرتمند است اما در مقابل اسماگ هم از نیروهای اهریمنی خود استفاده می کند تا زنان، کودکان و مردان بی دفاع را با جادوی خود سپر بلا کند...

دورف ها و بیلبو و گندلف موفق شدند که از کوه مه گرفته فرار کنند و همچنین بیلبو توانست حلقه را به دست بیاورد حال آنها سفر خود را در راه رسیدن به طلاهایی که اژدهای خوفناک از آن محافظت می کند ادامه می دهند و ...

داستان فیلم قبل از قصه کتاب سه جلدی ارباب حلقه‌ها اتفاق می‌افتد و نوعی پیش‌درآمد بر آن مجموعه فیلم است. داستان حدود 60 سال بین هابیت و یاران حلقه، اولین قسمت سه‌گانه ارباب حلقه‌ها را دربر می‌گیرد. بیلبو باگینز شخصیت اصلی داستان برای پیدا کردن یک گنجینه در سفری پرماجرا با گندالف همراه می‌شود و در نهایت حلقه را پیدا می‌کند. فیلم اول رویدادهای کتاب هابیت را دربر بگیرد و فیلم دوم در فاصله 80 سال بین آن رمان و اولین کتاب سه‌گانه حلقه روی دهد ...